سلاله طه (عج)
ویژه امام عصر (عج)
شنبه 25 آبان 1392برچسب:, :: 9:5 :: نويسنده : هیوا سیدآبادی

 

سلام
عزاداریها قبول
این شبها که توفیق بالاترین عبادت الهی را یافته اید و همنوا با خاندان مظلوم رسول خدا صلی الله علیه و آله به عزاداری می پردازید و همصدا با عزیزان و فرزندان سیدالشهدا علیه السلام فریاد العطش برمی آورید، آیا شده ولو برای لحظه ای صدای العطش فرزندان امام زمان علیه السلام در گوشه گوشه دنیا و لااقل در ایران به گوشتان خورده باشد؟
در کربلا نبودیم و تاابد شرمنده تشنگی حرم حسینی هستیم اما در این دوره که هستیم در رفع تشنگی حرم امام عصر علیه السلام باید شرمنده شویم؟ کاش این عزاداریها گوشهایمان را باز می کرد و عزمهایمان را جزم شاید از شرم نجات می یافتیم.....شاید
 
 
نمی دانم چقدر گوشهایمان شنواست نمی دانم
جالب است اگر اعلام شود برای سوریه یا هرجای دیگر نیازمند استشهادیون هستیم چه جمعی اعلام آمادگی می کنند! اگر اعلام شود برای جنگی طولانی مدت که به هرشکل و زحمتی جان خود را نگه دارید ناگهان افت جمعیتی عجیبی را شاهد خواهیم بود.
همه این جمله مشهور آقارا شنیده یا خوانده اند که فرهنگ همان چیزی است که حاضرم جانم را درراهش بدهم! و از آن طرف ایشان چندان موافق اجتماع زیاد نیروهای ایرانی در سوریه نیستند.
با تمام این مقدمات اگر اعلام شود تعدادی مجاهد استشهادی در عرصه فرهنگ نیاز داریم که بارها و ماهها و سالها عملیات استشهادی انجام دهند و در عرصه ای شهید شوند و بروند در عرصه ای دیگر حیات یافته و مدتی بعد در آنجا شهید و جانباز شده و.... فکر می کنید چند نفر اعلام آمادگی کنند؟ چند نفر باقی بمانند؟ ازدواج و اشتغال و ارتقای تحصیلی و خانه و ماشین و مشکلات گرانی و تحریم و ....بهانه های خوبیست برای نیامدن از ابتدا یا جا زدن در میانه راه. چیزی که بخصوص در یکسال گذشته بارها تجربه کردم بارها
این روزها و شبها مرتب تکرار می کنیم با سینه زدن یا چشمان گریان البته در خوشبینانه ترین حالتش که
انا العباس واویلا
حسین تنهاست واویلا
....
در روایتی از سیدالشهدا علیه السلام امام زمان علیه السلام با تعابیری مانند شرید طرید فرید خوانده شده اند: رانده شده تنها
آیا شد در این روزها و ماهها و سالهایی که پشت سر می گذاریم یکبار تنها یکبار این را احساس کنیم که شاید مهدی صاحب زمان تنها باشد در حد یک احتمال ساده و شایدی کوچک؟؟
نمی دانم با چه شهامت یا جسارتی خطاب به امام حسین علیه السلام عرضه می داریم یالیتنی کنت معکم...
یا خطاب به امیرالمومنین علیه السلام ادعای گزاف یزرگی می کنیم که ما اهل کوفه نیستیم....
والله اکثر ما جز کذاب و دروغگویی بیش نیستم که تنها به دنبال به خدمت درآوردن اهل بیت علیهم السلام برای نیل به اهواء نفسانی خود هستیم. اهل بیت علیهم السلام را نهایتا در حد یک منشی و مسئول رسیدگی به اجراییات نفسانیات خود تنزل داده ایم.
روزی از یک نفر خوشمان می آید می گوییم اجرت با.... یا چقدر برایش دعا و توسل و....
چند روز بعد از همو بدمان می آید غیر از غیبت و تهمت و حرمت شکنیها می گوییم واگذارت می کنم به ....
آیا تا به حال از منظر اهل بیت علیهم السلام به این رفتار خودمان نگریسته ایم؟
آیا ایشان مضحکه و ملعبه و نوکر ماهستند نعوذ بالله که ما برایشان تعیین تکلیف می کنیم؟
یا اینکه وقتی می خواهیم از کسی چیزی طلب کنیم می گوییم تورا به... قسم می دهم فلان کار را بکن
یا سیره اهل بیت علیهم السلام چنین بوده و شما هم چنین باش
احتمالا اگر این شبها و روزها به هیاتی شلوغ و کم جا رفته باشید مهمترین کاربرد مهدویت و نام امام زمان علیه السلام را دیده اید: به نام نامی قائم آل محمد صلی الله علیه و آله بلن شوید و بیایید جلو....
یا اینکه اگر دچار مشکل و بیماری شویم یا نیازی مانند قبولی کنکور و ازدواج و خرید خانه و ماشین و ....پیدا کنیم نذر و دعا و توسلاتمان شروع می شود و خدا نکند خدا نکند حاجت ما برآورده نشود که تازه ائمه علیهم السلام باید بیایند  نعوذبالله نازمان را بخرند که تورو خدا قهر نکن و مثلا این کار از دستم بر نمی آمد یا به صلاحت نبود!!! توروخدا بخاطر اینکه حاجتت را برآورده نکرده ام لج نکن و گناهکار نشو... نمازت را ترک نکن و....!!!!
یا...
خداییش این دین است ما داریم؟
آیا واقعا اسلام و تشیع این است؟
آیا در موقعیت و جایگاهی که تکلیف ماست هستیم؟
همیشه گفته ام هرچند مثلا ماهی۱۰ میلیون درآمد رقم نسبتا خوبیست اما اگر این رقم را از سرمایه چندصدهزار میلیاردی به دست آورده باشیم خسارتی آشکار است و با یک تراول چک پفکی کوچک خریدن جز از کودک و مجنون سر نمی زند!
در شرایطی تاریخی با سرمایه ای به عظمت کربلا و اهل بیت علیهم السلام ما کجاییم و چه می کنیم؟
 می دانستید تنها یا مراسم دهه اول محرم و عاشورا و تاسوعا برای تعجیل در ظهور امام عصر علیه السلام کافی بود؟
می دانستید تنها در یک مجلس امام حسین علیه السلام می شود یار واقعی و پاکباخته امام عصر علیه السلام شد؟
چیزی قریب۱۳۸۰ سال است این مراسمها تکرار می شود
چیزی قریب ۱۲۰۰ سال از غیبت امام زمان علیه السلام می گذرد
اگر طلب جدی برای ظهور و تعداد یاران کافی و شرایط مهیا باشد ظهور رخ خواهد داد
واقعا چرا؟
چرا؟
 
یه قول آیت الله بهجت رحمه الله علیه
اين همه لاف زن و مدعي اهل ظهور
پس چرا يار نيامد که نثارش باشيم
سالها منتظر سيصدو اندي مرد است
آنقدر مرد نبوديم که يارش باشيم
اگر آمد خبر رفتن ما را بدهيد
به گمانم که بنا نيست کنارش باشيم

به مشتاقان آن شمشیر سرخ شعله ور در باد
بگو تا انتظار این است....اسبی زین نخواهد شد....
از اسفند شما پیداست فروردین نخواهد شد

اللهم چه با ما چه بی ما

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم اذهب عن امامنا الحزن

اللهم احفظه فی حفظک الحصین و ایده و عجل فرجه

اللهم انا ترغب الیک فی دوله کریمه...

خدایا آرزو بر جوانان عیب نیست هرچند آرام آرام داریم پیرهم می شویم و موهای سر و صورتهامان با سرعتی رو به سفیدی گذاشته اند ...

اللهم...

یامولای...

برگرفته از وبلاگ مناهل

آدرس وبلاگ :http://manaahel.blogfa.com

یک شنبه 19 آبان 1392برچسب:, :: 8:29 :: نويسنده : هیوا سیدآبادی
فرارسیدن ماه محرم ماه حزن و اندوه شیعه به تمامی عاشقان امام حسین (ع) تسلیت باد
 
 
امام صادق علیه السلام فرمودند :
 نفس کشیدن کسى که بخاطر مظلومیت ما محزون باشد ، ذکر و تسبیح است .
 منبع : کتاب نفس المهموم شیخ عباس قمى (ره)
حضرت صادق علیه السلام فرمودند : 
 خدا حیا مى‏ کند گریه کننده بر حسین ابن على علیه السلام را عذاب نماید .
 منبع : کتاب اشک حسینی سرمایه شیعه به نقل از البکا ص 94
یک شنبه 19 آبان 1392برچسب:, :: 8:26 :: نويسنده : هیوا سیدآبادی

نقل شده كه دو نفر از شيعيان در گذرگاهي از بغداد به مجلس بزرگي رسيدند.

پرسيدند اين مجلس متعلّق به  كيست؟

گفتند مجلس درس امام اعظم ابوحنيفه است .

راوي حكايت مي گويد رفيق من كه اسمش فضل بن حسن بود و مردي متعصّب در مذهب شيعه و در عين حال آدمي بحّاث و با اطلاع از مباني مذهب بود ، گفت من مي روم و با اين مرد مباحثه مي كنم و تا او را ملزم و مجاب نكنم از اين مكان نمي روم.

گفتم اين عالم بزرگي است و از عهده ي بحث با او بر نمي آيي .

گفت من معتقد به مذهب حقم و حق مغلوب نمي شود .

وارد مجلس شديم و نشستيم و در يك فرصت مناسب، فضل از جا برخاست و گفت ايها العالم من برادري دارم كه رافضي است ( يعني شيعه است) و من هر چه مي خواهم به او بفهمانم كه ابوبكر بعد از پيامبر اكرم ، افضل امّت و خليفه به حق بوده قبول نمي كند و مي گويد علي بن ابيطالب ، افضل و خليفه به حق است . شما يك دليل قاطعي به من ياد بدهيد كه به او بفهمانم و او را به

راه راست بياورم .

ابوحنيفه گفت به برادرت بگو بهترين و روشن ترين دليل اين است كه پيامبر اكرم همواره در ميدان هاي جنگ ، آن دو بزرگوار ! ( ابوبكر و عمر) را كنار خود مي نشاند و علي را مقابل نيزه و شمشير دشمن مي فرستاد و اين نشان مي دهد كه آن دو نفر ، محبوب پيامبر بوده اند و چون آن حضرت مي خواسته كه آن ها بعد از خودش جانشين باشند آنها را حفظ مي كرد و چون علي را دوست نمي داشت طردش مي كرد و به ميدان مي فرستاد تا كشته شود و اين بهترين دليل بر

افضليت ابوبكر و عمر است !

فضل گفت بله من اين را به برادرم مي گويم ولي او از قرآن به من جواب مي دهد كه خداوند فرموده است: « خداوند ، مجاهدين را بر قاعدين و نشستگان برتري داده و اجري بزرگ براي آنان آماده است» و به حكم اين آيه ، علي چون مجاهد بوده افضل از ابوبكر وعمراست كه قاعد بوده اند .

ابوحنيفه گفت به او بگو از اين بهتر مي خواهي كه ابوبكر و عمر قبرشان كنار قبر پيامبر و چسبيده به قبر آن حضرت است در حالي كه قبر علي از قبر پيامبر دور افتاده و در عراق است .

فضل گفت بله اين را هم به برادرم مي گويم امّا او مي گويد آن ها غاصبانه در كنار پيامبر اكرم دفن شده اند براي اين كه خداوند فرموده است « اي مؤمنان بدون اذن و اجازه پيامبر ، داخل خانه اش نشويد...»  و مي دانيم كه رسول اكرم در خانه خودش دفن شده و آن دو نفر بدون اذن در خانه آن حضرت دفن شده اند و محل دفن ايشان غصبي است .

ابوحنيفه كه از اين گفتگو سخت ناراحت شده بود تأمّلي كرد و سپس با لحني تند گفت به اين برادر خبيثت بگو آنها غاصبانه در خانة پيامبر دفن نشده اند بلكه عايشه و حفصه كه دختران آن دو بزرگوار و همسران پيامبر بودند و ازپيامبر مهريه طلبكار بودند، پدرانشان را در مهرية خودشان دفن كردند .

فضل گفت بله من اين مطلب را هم به برادرم گفته ام ولي او باز آيه اي براي من مي خواند و مي گويد پيامبر صلي الله عليه و آله به همسرانش بدهكار نبوده براي اينكه خداوند فرموده است « اي پيامبر ما همسران تو را كه مهرشان را پرداخته اي براي تو حلال كرديم» طبق اين آيه ، پيامبر اكرم مهريه ي زن هايش را داده بود و وقتي كه از دنيا رفت به زن هايش بدهكار نبوده است .

ابوحنيفه اندكي تأمّل كرد و گفت به اين برادرت بگو درست است كه همسران پيامبر، مهريّه طلبكار نبوده اند اما سهم الارث كه از ماتَرَك پيامبر داشته اند و ماتَرَك  (يعني آنچه پيامبر اكرم بعد از مرگش از خود باقي گذاشته ) نيز همين خانه اش بوده و شرعاً سهمي هم از آن خانه به همسرانش مي رسد و چون عايشه و حفصه وارث پيامبر بوده اند پدرانشان را در سهم الارث خودشان دفن كرده اند و بنابراين غصبي در كار نبوده است .

فضل گفت بله من اين را هم به برادرم گفته ام ولي او مي گويد شما آقايان سنّي ها مگرنمي گوييد كه پيامبر ارث نمي گذارد و خودتان حديث نقل مي كنيد كه پيامبر اكرم فرموده است « ما پيامبران اصلاً ارث نمي گذاريم و هر چه از ما باقي مانده صدقه است» پس طبق گفتة خودتان عايشه و حفصه سهم الارث نداشته‌اند . به همان دليلي كه شما حضرت فاطمه را از فدك محروم كرديد وگفتيد پيامبر ارث نمي گذارد آن دو همسر نيز نبايد ارث ببرند . آيا دختر از پدر ارث نمي برد اما همسر از شوهر ارث مي برد ؟ حالا بر فرض بپذيريم كه آنها سهم الارث داشته اند ، مگر نه اين است كه ميّت اگر فرزند داشته باشد ، سهم الارث زوجه اش يك هشتم ماتَرَك مي شود ، در اين جا تمام ماتَرَك پيامبر اكرم يك حجره (اتاق) بوده كه وقتي آن تقسيم بر هشت شود يك قسمت از آن هشت قسمت تقسيم مي شود ميان همسران پيامبر اكرم كه نُه نفر بوده اند و در نتيجه سهم هر يك از عايشه و حفصه به قدر يك وجب هم نمي شود، پس چگونه آن دو هيكل بزرگ در يك وجب زمين جا شده اند ؟!

سخن كه به اينجا رسيد ابوحنيفه حسابي از كوره در رفت و با لحني خشم آلود فرياد كشيد اين مرد را بيرون كنيد اين خودش رافضي است و اصلاً برادر هم ندارد

یک شنبه 12 آبان 1392برچسب:, :: 10:37 :: نويسنده : هیوا سیدآبادی

13 آبان امسال همزمان شده است با ماه محرم.ماهی که بزرگترین درسها را سرور آزادگان جهان به تمامی انسانها آموخت.محرم , حسین , عاشورا و فرهنگ شهادت در پیش روی همه است و همه به اقتضای دل پاک و بی آلایش خود از آن بهره می برند.حسین به ما آموخت که سیاست بر مبنای فریب و دروغ جایی در گفتمان یک مسلمان ندارد.حسین به ما آموخت که بر سر اصول با کفار مسلمان نما نباید بر سر میز مذاکره نشست.حسین (ع)به ما آموخت که در انجام هر کاری رضایت خداوند بزرگ در اولویت باشد.انقلاب اسلامی ایران با تکیه بر ولایت و عاشورا که همان فرهنگ شهادت است بر پهلوی وطن فروش پیروز شد و در بزنگاهها و پیچ های تاریخی با تکیه بر دو بال ولایت و شهادت در مقابل زورگویان ایستاده است.در این میان حساب نظام و انقلاب با تازه به دوران رسیده هایی که تشنه پاچه خواری برای مستکبران هستند , جداست و اینان اگر صدها بار از در خانه غرب رانده شوند باز هم مجیزگوی مستکبران جاسوس و مفسد هستند.سیاست اسلامی جمهوری اسلامی ایران را یک رهبر الهی و خدایی تعیین می کند و در سایه تدبیر و حکمت این مرد بزرگ است که تاکنون با وجود سرکار آمدن هر تفکر سیاسی در منصب ریاست جمهوری باز هم این نگهبان پارسا و حکیم است که با عنایات ویژه حضرت ولی عصر ارواحنا فداه کشتی تنها حکومت شیعه را در تلاطم حقه بازی ها  وفریبکاریهای مستکبران و دسیسه های صهیونیزم جهانی با تمام قدرت به پیش می برد.روز 13 آبان ملت فهیم و بصیر ایران باز هم به شیفتگان قدرت و استکبار این پیام را گوشزد می کنند که عزت خود را فدای مذاکرات بی نتیجه با شیاطین بزرگ و کوچک نمی کنند و مومنین به نتیجه مذاکره با شیاطین بدبین هستند اما شیفتگان شیاطین هنوز امیدوار و هر چند بارها توسط آنها گزیده شده اند اما باز هم به آنها امید بسته اند و چه نیکو امام صادق ما فرموده است که مومن از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود و همین جمله را با تعبیر دیگری برای انسان عاقل هم به کار برده اند اما بعضی دوستان ظاهراً تمایلات شدیدی دارند تا بارها گزیده شوند و باز هم به دامان کفار پناهنده شوند.

روز 13 آبان با آگاهی تام بار دیگر شعار مرگ و ننگ بر مستکبران جهان در ایران اسلامی طنین انداز می شود تا گوش کسانی که نمی توانند واقعیتها را بشنوند کر شود و چشم کسانی را که حتی طاقت دیدن چند بیلبورد در تهران و مشهد را ندارد چه رسد به دیدن جمعیت وفادار به آرمانهای امام خمینی و امام خامنه ای و آرمانهای شهدای گرانقدر کور شود

منبع:بیانیه مهندس زارعی در وبلاگ تیتربرتر

چهار شنبه 1 آبان 1392برچسب:, :: 8:40 :: نويسنده : هیوا سیدآبادی

بسم الله الرحمن الرحیم


تابستون یکی از دوستان صمیمیم از تهران با خانوادش اومدن مشهد چند روزی خونمون موندن وقتی  تصمیم گرفتن برگردن شهرشون و حدودا ساعت

11 صبح بود که زدن به جاده و رفتن.


بعد از یک ساعت بهش زنگ زدم گفتم کجایی گفت حدودا 50 کیلومتر از

شهر خارج شدم و دارم میرم سمت تهران و ان شاالله فردا
می رسیم  تهران .
 بهش گفتم همین الان برگرد که کار مهمی باهات دارم.

گفت چه کار مهمیه مگه؟ گفتم خیلی مهمه تو فقط برگرد تا بهت بگم،

گفت خب تلفنی بگو آخه هوا خیلی گرمه و حوصله برگشتن ندارم در


ضمن تهران کارای مهمی دارم که باید فردا بهشون  رسیدگی کنم.

گفتم نه نمیشه همین الان برگرد گفت خب بعدا بگو منم پامو کرده بودم

توی یه کفشو می گفتم نه نمیشه باید برگردی اون بی چاره هم توی

اون هوای گرم با ماشین بدون کولر و مدل پایینش دوباره برگشت و اومد

خونمون.
 وقتی منو دید خیلی مشتاق بود که این کار بزرگ بهش بگم و

منم با همه وجودم بهش گفتم *دوستت دارم!*


ولی نمی دونم چرا مثل دیوونه ها نیگام کرد و با نهایت عصبانیت بهم

گفت: همین؟ منم گفتم: آره! گفت: تو که قبلا هم بهم اینو گفته بودی؟

گفتم خب الان رسمی تر گفتم دیگه!

خیلی ناراحت شد که این همه راه کشوندمش تا فقط بهش بگم دوست

دارم. خانوادش که می خواستن منو خفه کنن ولی باور کنید دوست

داشتم جلوی همه بهش بگم دوست دارم.

واسه هرکسی این جریانو تعریف کردم بهم گفت: کارت اشتباه و از عقل

به دور بوده نظر شما چیه؟




اره اگه حقیقت و بخواید هیچ عقل سالمی اینو قبول نمی کنه که من این

دوستم و خانوادشو توی این گرما اذیت کنم تا فقط بهش بگم دوست دارم

پس چطور حرف اهل سنت و باور کنیم که می گن پیامبر اکرم صلی

الله علیه وآله در غدیر خم 120 هزار نفر و توی صحرا و زیر نور افتاب سه

روز نگه داشت و اخرش به حضرت علی علیه السلام فرمود: علی جان

من تو رو دوست دارم؟؟؟؟؟؟؟

و علي أبن أبي طالب دوست من است !!!!!

من که عقلم قبول نمی کنه


اَلْحَمْدُ لِلّهِ الّذى جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّكینَ بِوِلایَةِ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَالاْئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ
عید سعید غدیرخم مبارک

درباره وبلاگ

السلام علیک یا ابا صالح المهدی (عج)
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سلاله طاها و آدرس solaleye-taha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 46
بازدید دیروز : 143
بازدید هفته : 46
بازدید ماه : 294
بازدید کل : 93119
تعداد مطالب : 57
تعداد نظرات : 43
تعداد آنلاین : 1

Alternative content